آیا تا به حال کاری انجام داده‌اید که احساس کنید انجام آن به خودی خود باعث افزایش تمرکز شما شده است؟

این فعالیت می‌تواند هرکار تمرکزطلبی باشد، از تعمیر یک وسیلۀ برقی گرفته تا درس خواندن هنگام شب امتحان.

1. کتاب خواندن

خواندن کتاب از آن کارهایی است که کوچک‌ترین حواس‌پرتی می‌تواند آن را قطع کند.

خواندن کتاب متنی باعث می‌شود تمام توجه‌مان را روی سطرها جمع کنیم و چشم‌مان به صورت منظم روی صفحات حرکت کند. این یعنی در لحظات خواندن، هیچ چیزی به جز صفحۀ الکترونیک یا فیزیکی کتاب وجود ندارد و پس از چند ساعت کتاب خواندن، ممکن است احساس کنیم در دنیا حضور نداشته‌ایم و از یک سفر برگشته‌ایم.

برای رسیدن به تمرکز با کتاب خواندن، می‌توان ساعت آن را بیشتر از حد معمول بالا برد. ساعت کتاب خواندن رابطۀ مستقیمی با افزایش تمرکز دارد.

ممکن است به روزی 10 دقیقه خواندن، اکتفا کرده باشیم، اما وقتی یک ساعت بخوانیم شانس بیشتری برای سوار شدن در قطار کتاب خواهیم داشت. به همین ترتیب اگر آن را به مرز سه ساعت یا بیشتر برسانیم این کار به عنوانی کاری عمیق در ذهن‌مان حک می‌شود.

2. عمود نشستن و خیره‌شدن به یک نقطه / شیء

این مورد را می‌توان به عنوان تمرینی برای تمرکز نام برد.

چرا نمی‌گویی مدیتیشن و خودت را راحت کنی؟

دقیقاً هدفم از به کار نبردن واژۀ مدیتیشن همین است که کار خود را راحت نکنم.

به‌علاوه این کار از نظر تخصصی کمی با مدیتیشن تفاوت دارد. این‌جا تأکید به‌صورت موردی بر عمود نشستن و خیره‌شدن به یک نقطه است. درحالی که مدیتیشن ممکن است در دیگر حالت‌های فیزیکی یا با چشمان بسته انجام شود.

3. مدیتیشن

مدیتیشن را از کجا شروع کنیم؟

برای این‌کار مطالب بسیاری در فضای آنلاین و آفلاین نوشته و طراحی شده است.

اما پیشنهاد من این است برای انجام مدیتیشن، ابتدا از تنظیم قسمت‌های مختلف آن به‌شکل مجزا شروع کنید.

نمی‌خواهم بگویم راه‌اندازی عادت مدیتیشن را عقب بیندازید، اتفاقاً بهتر است این کار را سریعتر شروع کنید. اما انجام درست مدیتیشن نیازمند توجه به چند بخش و رعایت نکات مختلفی به‌طور همزمان است.

دیدگاه شخصی من این است که هربار روی یک بُعد تمرکز کنیم. مدیتیشن را آغاز می‌کنیم اما یک دوره بیشتر توجه‌مان را روی تنفس صحیح می‌گذاریم. در دوره‌ای دیگر بیشتر روی راحتی و درستی حالت فیزیکی بدن تمرکز می‌کنیم. در فاز بعدی…

4. رونویسی از پاراگراف‌ها

وقتی روی کاغذ می‌نویسیم، چشم‌مان حرکت نوک خودکار، مداد، ماژیک (یا هر ابزار دیگر) را دنبال می‌کند. این دنبال کردن باعث افزایش هماهنگی میان چشم و دست می‌شود. این تنها یکی از فواید نوشتن است.

آیا این تمرین صرفاً روی کاغذ انجام می‌شود؟

خیر

این تمرین می‌تواند با استفاده از صفحه‌کلید و نرم‌افزار واژه‌پرداز (نرم‌افزارهایی مانند وُرد Word) هم انجام شود.

نیازی نیست حتماً روی کاغذ بنویسیم، بلکه گزینۀ تایپ کردن در لپتاپ / کامپیوتر یا گوشی هم وجود دارد. البته نوشتن در گوشی را توصیه نمی‌کنم. ترجیح شخصی‌ام هم این است تا حد ممکن در گوشی ننویسم، مگر در شرایط خاص (خیلی خاص).

حالا چرا رونویسی؟ مگر عقل‌مان را از دست داده‌ایم؟

از مزیت‌های رونویسی:

1. بهانۀ پرتکرار «حالا چه بنویسم؟» خنثی می‌شود. (در جایی دیگر راجع به این جمله می‌نویسم و لینک آن را اینجا می‌گذارم.)

2. نیازی به فکر کردن ندارد، اما ما را وادار به فکر کردن می‌کند.

3. نوشتن از روی پاراگراف‌هایی که دوست داریم، انگیزۀ ما را برای نوشتن بیشتر می‌کند.

4. نسبت به دیگر تمرین‌های نوشتن، تمرینی آسان است.

5. باعث می‌شود با سرعت پایین‌تری از کلماتی عبور کنیم (نسبت به زمانی که می‌خوانیم).

نکته: مزیت شمارۀ 5 واقعاً مهم است.

این مزیت نکته‌ای در خود دارد که می‌تواند زندگی آدم‌های عجول مانند بیشترمان را تغییر دهد.

حالا چه می‌توان کرد؟

پیشنهاد می‌کنم کتابی که درحال خواندن آن هستید یا قبلاً خوانده‌اید، بردارید از روی یکی از پاراگراف‌های آن (ترجیحاً پاراگرافی که زیر آن خط کشده‌اید) رونویسی کنید.

این آسان‌ترین تمرین در میان مواردی است که بیان شد و کافی است یک کاغذ و خودکار دم دست‌تان باشد تا آن را به عمل تبدیل کنید. مهم نیست اگر پاراگراف خیلی خوبی از کتاب انتخاب نکنید. روی این انتخاب سخت‌گیر نشوید. به این فکر کنید که این تبدیل (تبدیل ایده به عمل) چه‌قدر می‌تواند ارزشمند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *