امروز تکۀ جدیدی از پازل پذیرش فعالانه را جُستم و کنار تکه‌های قبلی قرار دادم.

منظورم از پذیرش فعالانه این است که شرایط بد (یا اجباری یا نفرت‌انگیز) را برای خود خوب (یا اختیاری یا دوست‌داشتنی) کنیم.

بگذریم.

قبلاً کمی دربارۀ آن نوشته‌ام.

چیزی که به تازگی بهتر به آن پی بردم این است که «پذیرش فعالانه رابطۀ تنگانگی با معناسازی دارد».

پذیرش فعالانه، ارتباط نزدیکی با ایجاد معنا دارد. این یک بازی است و کسانی امتیاز بیشتری کسب می‌کنند که جان‌های بیشتری داشته باشند. این جان‌ها (یا جون‌ها) همان معناهایی هستند که شرکت کنندگان بازی برای خود می‌سازند.

آیا چیزی دربارۀ تفاوت مفاهیم پذیرفتن و تحمل کردن شنیده‌اید؟ این روزها تصور می‌کنم تازه دارم متوجۀ این جمله می‌شوم. شاید هم متوجۀ آن نشده باشم. اما به هر حال، تازه دارم تفاوت میان پذیرش و تحمل را برای خودم تفسیر می‌کنم (حتی به غلط).

فرق پذیرش و تحمل

شاید فرق پذیرش و تحمل دقیقاً در همین نوع نگاه به مشکلات یا شرایط نامطلوب باشد.

رویکرد اول – تحمل کردن

تحمل کردن

نظر تحمل کردن هنگام روبه‌رویی با مشکلی طاقت‌فرسا یا قرار گرفتن در یک محیط نامطلوب (مانند یک محیط کاری با همکاران کم‌مایه یا غیرحرفه‌ای از نظر اخلاقی):

رویکرد دوم – پذیرش

در مواجهه با محیط نامطلوب (مانند همان محیط کار) پذیرش می‌گوید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *